نمایشگاه کتاب
آمار فروش بالای کتاب در نمایشگاه امسال نشون میده که
علی رغم مشکلات اقتصادی
مردم هنوز برای دکوراسیون خونشون اهمیت قائلن
موضوعات مرتبط: جوک
برچسبها: جوک جوک جدید
آمار فروش بالای کتاب در نمایشگاه امسال نشون میده که
علی رغم مشکلات اقتصادی
مردم هنوز برای دکوراسیون خونشون اهمیت قائلن
شما هم وقتی اس ام اس رو اشتباهی به یکی دیگه می فرستین
سکته ناقص می کنین؟!
◊◊◊◊◊◊◊◊مطالب طنز و خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
.
.
.ادامه مطلبو بزن
بچه ها جوک جدید رسید
.
.
.
.
برو ادامه مطلب و ببینشون
فیسبوک آمریکا :دانشمندان موفق به کشف درمان ایدز شدند.۲۳۶۰ لایک فیسبوک ژاپن :دانشمندان از کاغذ کامپیوتر ساختند.۶۸۸۰ لایک فیسبوک ایران :دختره :لباسای عیدانقدر قشننننننننگه!۱۵۹۶۶۳۵۴۷ لایک آمار کشته هارو دیگه نمیگم!
.
.
.
ادامه مطلبو ببین .......... نظر یادت نره
نسخه دکتر
بیمار:آقای دکتر! انگشتم هنوز به شدت درد می کند!
دکتر: مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟
بیمار: چرا پیچیدم دور انگشتم ولی اثر نداشت؟
.
.
.
ادامه مطلب یادت نره هااااااا
وام مسکن واسه زن و شوهرا شده پنجاه میلیون تومن …
نشستم حساب کردم دیدم اگه یه خونه ۶۰ متری بخوام بخرم ، باید ۴ تا زن بگیرم!! :|
.
.
شعار جدید خواستگاری این روزها:
سبد کالامونو آوردیم، دخترتونو بردیم!
.
.
ﺷﺎﺵ ﻗﺒﻞ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻮﺟﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﻭﺷﺎﺵ ﺑﻌﺪﺧﻮﺍﺏ ﻣﻮﺟﺐ ﺳﺮﺣﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ, ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺸﺎﺵ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﺩﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯽ ! ﻣﺜــــــــﺎﻧﻪ ﺗﺎﻥ ﭘــــــﺮ ﺷﺎﺵ ﺑــــــﺎﺩ !
طرف به انگلیسیه میگه اسمت چیه؟میگه وات هستم ، جیمز وات...
انگلیسیه میپرسه اسم تو چیه؟ طرف میگه باس هستم ، عـَب باس!
شما اگه دقت کنین ، خود کلمه “رودرواسی ، رودروایسی ، رودربایسی ، رودربایستی”
هم سر انتخاب گزینه درست تعارف داره ، از ما چه انتظاری میره !؟
.
.
.
ظهر تو تلویزیون دختره میگفت بابام گاواشو فروخته برا خواهرم جهاز خریده
بابام بهم گفت شانس آوردیم دختر نداریم ، وگرنه مجبور بودم بفروشمت
.
.
.
بچهی مردمِ دیگه
گاهی دلش میخواهد مواقعی که شما بیکار هستید
در نیم ساعت دانشجوی دکترای فیزیک هسته ای شود !
.
.
.
ما تنبلا یه بار خونه رو تمیز میکنیم هرچی مهمونه صدا میکنیم تو همون هفته بیاد !
.
.
.
اگه یوقت رفتین تو اتاق بچتون ، دیدین داره با دقت به دسکتاپ خالی نیگا میکنه
چیزی نپرسین ، فقط بخوابونین زیر گوشش !
.
.
.
تو پاکستان عبارت RPG رو به ۸۲۸۲ میفرستی دکل مخابرات منفجر میشه ! )
.
.
.
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺑﻔﺮﻣﺎﺋﯿﺪ ﺷﺎﻡ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻣﯿﻔﻬﻤﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ
ﻓﺮﺍﺭ “ ﺳﯿﺮﺍﺑﯽ ” ﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ “ ﻣﻐﺰ” ﻫﺎ ﺑﻮﺩﻩ !
.
.
.
همسرم ولم کرده ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻏﺼﻪ می خوﺭﺩﻡ
ﺗﻮﺵ ﻣﻮ ﺑﻮﺩ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺨﻮﺭﺩﻡ!
ﻣﻮئه ﺷﻮﺧﯽ که نیست )
.
.
.
بعضیام هستن وقتی ادکلن خودشونو میزنن : تس تس
ولی وقتی از ادکلن یکی دیگه میزنن : تسسسسسس توسسسس
زارت زورت (زیر بغل -لای ناخنا ) هاااارت هووورت
این آدما رو از سطح شهر جمع کنید خو !
.
.
.
من هر وقت پیام تبلیغاتی واسم میاد ، نخونده حذفش میکنم
این اواخر اپراتور بهم پیام داده : بذار حرفمو بزنم اگه غیر منطقی بود بعد پاکش کن !
.
.
.
خدا وکیلی من به شخصه با رابطه با آمریکا هیچ مشکلی ندارم
اما اگر قراره اینایی که تو بفرمایید شام شرکت میکنن ، بیان ایران !
پس مرگ بر آمریکا )
.
.
.
تنبل های عزیز دقت کنین :
“بعدا” بهترین زمان برای شروع هر کاریه ! )
.
.
.
دختر : چن روز پیش دیدمت
که سر پیچ به دخترا چشمک می زدی
پسر : چشمک نمیزدم
سر اون پیچ خیلی باد میومد یه چیزی رفت تو چششم
دختر : آره ! بعدشم رفت تو ماشینت !
.
.
.
دارم میمیرم از تشنگی!
ولی حوصله ندارم تا آشپزخونه برم!
به نظرتون آبِ توی اتو بهداشتی تره یا آکواریوم ؟!
.
.
.
ﺍﮔﻪ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﺷﺎﻡ ﻧﺒﻮﺩ
ﻫﻨﻮﺯﻡ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﻫﻤﺸﻮﻥ ﺍﺩﻡ ﺣﺴﺎﺑﯽﺍﻥ !
.
.
.
آقایون توجه کنن
ناز بودن با لوس بودن خیلی فرق داره
کلاه سرتون نره
.
.
.
دختره نمرش نوزده ونیم شده اومده پست گذاشته : سهراب ، قایقت جا دارد ؟
اونوقت من امتحان میدم ، به تنهایی معدل کلاسیو دو سه نمره میارم پایین )
.
.
.
پسر که نباشی
.
.
دختری !
به همین برکت قسم
.
.
.
اینهمه زبان بلدم
(مادری، غیر مادری، اشاره، فیزیکی، روحی، توهمی، ارواح، اشیا و …)
اما هنوز نتونستم به بعضیا بفهمونم :
به تو ربطی نداره
.
.
.
“ریسک” یعنی اینکه :
با سطل ماست توی دستت بری توی مترو … کردم که میگم
.
.
.
اون چه حشره ایه که “سبزه و سنگ” میخوره ؟
حشرۀ سبزِ سنگ خوار ! )
.
.
.
درسته ما دوران مشروطه نبودیم، اما حالا خودمان رقمش زدیم!
- جمعی از دانشجویان بعد از مشروطیت نیم سال
۹۲
.
.
.
الان چند روزی میشه داداشم از خونه قهر کرده رفته
اما هنوز هیچ آهنگی ازش بیرون نیومده ! مسئولین …؟؟!
يه يارو ميره زير غلطك، غضنفر ميره خبر مرگش رو به خانوادش بده. ميره در خونشون به پسر يارو ميگه: بابات چه جوري بود؟ ميگه: دراز و باريك. تركه ميگه: حالا ديگه صاف و پهنه
----
ميخه ميفته تو آب زنگ مي زنه در ميره!
----
غضنفر آهنگ خالي گوش مي کرده ميزنه زير گريه ميگن چرا گريه مي کني؟ با بغض ميگه آخه خوانندش لاله!
اولی: حیف نون چرا دستت شکسته؟حیف نون: دیروز روی یه دیوار بلند راه می رفتم که یه دفعه دیوار تموم شد!
----
یه آقایی پنجاه تومان می اندازه توی صندوق صدقات، می بینه حیف نون داره از اون طرف خیابون بهش می خنده، فکر می کنه کم انداخته، یه دویست تومانی می اندازه، می بینه باز داره می خنده، یه پونصد تومانی در میاره، می بینه باز می خنده، خلاصه یه هزاری می اندازه توی صندوق، می بینه حیف نون دلشو گرفته قاه قاه می خنده. می ره اون طرف خیابون بهش می گه: آخه مردک! برای چی می خندی؟ کار من کجاش خنده داره؟حیف نون می گه: ها ها... این که گوشی نداره!
----
محرم و صفر است که اصفهانی ها را زنده نگه داشته است!
ستاد پخش نذری
----
دو تا خانوم داشتن با خاطرات لاغریشون واسه هم افه میومدن. اولی می گه من اونقدر لاغر بودم که وقتی می رفتم حموم مامانم با یه چیزی روی چاه رو می پوشوند تا من توی چاه نیفتم. دومی می گه این که چیزی نیست، من یه بار یه آلبالو رو با هسته قورت دادم، همه ی فامیلامون می گفتن اوا زری خانوم چند ماهه حامله ای؟!
----
حیف نون پول نداشته دماغش رو عمل کنه، سر دماغش رو می گیره بالا، بهش تافت می زنه!
----
تو مراسم ختم یه بنده خدایی می گن: مرحوم وصیت کرده سیاه نپوشین. یکی داد می زنه: مرحوم غلط کرده! ما به احترامش می پوشیم!
----
حیف نون داشته توالت می ساخته، آجر کم میاره open می سازه!
----
حیف نون داشته تلویزیون فیلم تماشا می کرده، وسط فیلم چند بار پیام های بازرگانی پخش می شه. حیف نون می گه: حالا اینقدر پیام بازرگانی نشون می ده تا فیلم تموم شه!
----
حیف نون پاش خواب می ره، کفشاشو می دزدن!
زن غضنفر یه گربه میخره.همش توجهش میره پیش گربه ه.
غضنفر حسودیش میشه.گربه رو بر میداره میره یه جای دور افتاده تا گم و گورش کنه
بعد چند ساعت زنگ میزنه به خانومش
میگه خانوم گربه اونجاس؟
خانومش میگه بله
غضنفر میگه به اون بی پدر بگو راه خونه از کدوم وره من گم شدم
.
.
.
.
بقیه اون ور آب(ادامه مطلب)